بررسی تغییرات اجتماعی و اقتصادی آمریکاو فرصت ها و تهدیدات آن برای جمهوری اسلامی ایران

ایالات متحده با فروپاشی شوروی سابق، به یکباره به قدرت برتر و قدرت بلامنازع جهان تبدیل شد. قدرتی که کمتر کسی پیش بینی می کرد که در ابتدای هزاره سوم، افول آن آغاز شود. از دلائل این افول می توان به جنگ های افغانستان و عراق و... در بعد خارجی، و بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و...در بعد داخلی که شمارش معکوس پایان قدرت بلامنازع این کشور را کلید زد؛ اشاره نمود. تحقیق حاضر، به منظور واکاوی و تجزیه و تحلیل یکی از بحرانهای داخلی ایالات متحده آمریکا (بحران اجتماعی)- که به بیان کارشناسان و صاحب نظرانی همچون "ساموئل هانتینگتون" گریبان نظام حاکم بر این کشور را خواهد گرفت و تغییراتی بنیادین را در جغرافیای وسیع این کشور، رقم خواهد زد- تدوین می گردد تا بدین وسیله بتواند گوشه ای از نقاط ضعف و چالش های حقیقی و در عین حال، مهم و موثر ایالات متحده آمریکا را به علاقمندان معرفی کند. این پژوهش، اشاره ای به بحران اقتصادی هزاره سوم ایالات متحده دارد که بزرگترین چالش اقتصادی پس از بحران مالی 1929 لقب گرفته و در بازه زمانی کوتاهی توانسته است، حدود هفده تریلیون دلار بدهی برای دولت و ملت آمریکا به ارمغان بیاورد. این بحران علاوه بر ایجاد تغییرات جمعیتی، باعث ورشکستگی بسیاری از بانکها و کارخانه های تولیدی شده و ابرقدرتی همچون ایالات متحده آمریکا را با انبوه مشکلات ناشی از بحران مالی، زمین گیر کند. بخش دیگر این تحقیق، کنکاش و بررسی اجمالی پیرامون وضعیت اجتماعی آمریکا دارد که اساس این موضوع را مهاجرین، خصوصا مهاجرین هیسپانیک و به ویژه مهاجرین مکزیکی تبار شکل می دهند. مهاجرینی که از سال 2003 توانسته اند به بزرگترین اقلیت نژادی آمریکا تبدیل شده و جایگاه سیاه پوستان را بگیرند. این روند نه تنها متوقف نشده است، بلکه همچنان ادامه دارد. در این ارتباط، وجود مکزیکی تبارها، ادامه مهاجرت به آمریکا از مکزیک و نیز زاد و ولد وسیع این قشر، موجب شده است نگرانی های جدی در ارتباط با تغییرات بنیادین در وضعیت اجتماعی و ترکیب جمعیتی ایالات متحده به وجود آید. به طوری که مکزیکی ها و در کل، هیسپانیک ها یک سوم جمعیت آمریکا را از آن خود نمایند. زیرا مکزیکی ها مهاجرت به آمریکا را مهاجرت به درون سرزمین مادری خود تلقی می کنند، نه به بیرون. در همین رابطه، مکزیکی ها معتقدند سرزمین هایی که ایالات متحده در اواسط قرن نوزده در جنگ از مکزیک جدا و ضمیمه خاک خود کرد؛ -مناطق غربی و جنوب غربی ایالات متحده- را با مهاجرت باز پس گیرند. این پدیده در زبان مکزیکی ها "رکانکیستا" نامیده می شود. بخش دیگری از این پژوهش، به خاستگاه، چرایی، چگونگی، شعارها و اهداف بزرگترین جنبش اجتماعی به وجود آمده در قرن حاضر در ایالات متحده یعنی جنبش "وال استریت" و یا " 99% ها" می پردازد. جنبشی که با یک فراخوان اینترنتی آغاز و به راحتی به سراسر ایالات متحده آمریکا سرایت نمود و پس از در نوردیدن مرزهای این کشور، در چهار قاره جهان برای خود طرفدارانی پیدا کرد. به گونه ای که موج به وجود آمده اگر کنترل نمی شد ابعاد و دامنه آن غیر قابل پیش بینی بود. زیرا فریادی بود علیه ظلم، بی عدالتی، تبعیض، فساد مالی و اداری، مشکل معیشت، مسکن و...که در حال حاضر جمع کثیری از مردم ایالت متحده و حتی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نیز به آن مبتلا هستند. بخش مهم و حائز اهمیت این پژوهش، ضمن بررسی، تجزیه و تحلیل تحولات داخلی ایالات متحده، فرصت ها وتهدیداتی که این تحولات می تواند برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد؛ را مورد توجه و دقت قرار می دهد. چرا که پس از گذشت سی و پنج سال از انقلاب اسلامی ایران، هنوز دشمنی های این قدرت جهانی علیه ایران ادامه داشته و سعی می کند با مداخله درا مور داخلی ایران، کنترل منطقه خاورمیانه، خصوصا حوزه حساس و سرشار از منبع انرژی خلیج فارس را بدون هیچ مزاحمی در دست بگیرد. از نکات مهم و در خور توجه این پژوهش، بررسی راهکارهایی است که ایران می تواند اتخاذ کند تا روند فعلی را معکوس نموده و بتواند از نقاط ضعف این کشور، در راستای اهداف و منافع ملی خود بهره برداری کند. افزایش جمعیت نژادهای غیر سفید در ایالات متحده-هیسپانیکها،سیاه پوستان، آسیایی تبارها- در یکی دو دهه آینده به واقع نقطه ضعف آمریکا محسوب شده و با تقویت و گسترش روابط ایران با کشورها و ملت های آمریکای لاتین(که طبق بررسی های به عمل آمده)از دوستان ایران به شمار می روند؛ و در آینده امکان معرفی کاندیدا در سطح ریاست جمهوری از هیسپانیک تبارها وجوددارد، نقطه عطف و فرصتی است پیش روی دولت مردان ایران که بتوانند با مدیریت صحیح و آینده نگرانه این اقلیت حال حاضر، ولی اکثریت موثر آینده را دریافته و منافع خود را تامین نمایند. تحقیق حاضر، نقاط ضعف ایالات متحده را بر اساس اطلاعات و گزارشات معتبر تهیه شده توسط موسسات مطالعاتی غربی نظیر گزارش "روندهای جهانی 2030؛ جهان های های جایگزین"(تهیه شده توسط شورای اطلاعات ملی آمریکا nic ) بررسی و تجزیه و تحلیل می نماید. از دیگر نقاط قوت این تحقیق، آینده پژوهشی آن است که در گذشته و یا حال متوقف نشده است؛ بلکه از گذشته و حال، به منظور رسیدن به راهکارهای عملی و موثر در آینده، بهره می جوید. امید است بتوانیم با ارائه این نوشتار، سهمی در توجیه وقایع و حقایق نظام بین الملل، خصوصا ایالات متحده و حرکت در راستای منافع ملی داشته باشیم.